: گوسفندان من صدای مرا میشنوند و من آنها را میشناسم، و آنها بدنبال من می آیند من به آنها زندگی ابدی می بخشم و آنها هرگز
هلاک نخواهند شد و هیچ کس نمیتواند آنها را از دست من بگیرد. پدری که آن ها را به من بخشیده است از همه بزرگتر است و هیچکس نمیتواند آنها را از دست پدر من بگیرد. شاید عدۀ اشتباهاً تصور کنند : یک بار و برای همیشه نجات یافتم و حال میتوانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم و هر گناهی را انجام دهم و ... و هیچ چیزی نمیتواند نجات را از من بگیرد، ولی باید بخاطر داشت، هنگامی که شخص نجات میابد، از فرمانبرداری طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود، او در واقع شخص آزادیست که میخواهد مشتاقانه در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند و تا زمانیکه ایماندار بر روی زمین زندگی میکند، همواره وسوسه میشود تا گناه کند.
No comments:
Post a Comment