Sunday 29 March 2015

نقشه نجات قسمت اول

یکی از کارهایی که شیطان انجام میدهد برای فریب انسانها "" دروغگو "" معرفی کردن خداوند به ماست مثل زمانی که مار " شیطان " به زن گفت : آیا واقعا خدا به شما گفته از هیچیک از میوه های باغ نخورید ؟؟؟؟؟؟؟؟ و زن در جواب گفت : به ما گفته شده از میوه آن درخت نخورید مبادا بمیرید !!! سوالی که امروزه شیطان در ذهن من و شما به وجود می آورد این است مگر آدم و زنش بعد از خوردن میوه مردند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

خداوند قادر کل دنیا را در شش روز یا شش دوران آفرید . زمین . آسمان . ستارگان . نور . تاریکی . روز . شب . حیوانات . پرندگان وووو پس از آن انسان را آفرید .... انسان را شبیه خود و به صورت زن و مرد آفرید و بسیار از آفریدن انسان خوشنود بود به طوری که به انسان فرمود بارور و کثیر شوید و به آنها این اقتدار را داد که بر ماهیان دریا . پرندگان آسمان و همه حیوانات اهلی و وحشی بزرگ و کوچک ووووو بر تمام زمین حکومت کنند ..... مرد و زن در باغی به نام " عدن " زندگی میکردند ورابطه بسیار نزدیکی با خدا داشتند به طوری که با خداوند مستقیم حرف میزدند وحتی خداوند با آنها راه میرفت .... اختیار باغ به مرد داده شده بود و او وظیفه داشت که در آن زراعت کند و از باغ مراقبت نماید . به او اجازه استفاده از تمام میوه های باغ داده شده بود به جز یکی ! در اصل به انسان اختیار کل زمین و موجوداتش داده شده بود و از انسان تنها انتظار فرمانبرداری در مورد امری که خداوند ممنوع کرده بود را داشت ولی مرد در حفاظت از محدوده تحت فرمانش و اختیاراتی که به عنوان "" سر "" یا سرپرست خانواده دارا بود کوتاهی کرد و در نگهداری از باغ سهل انگاری کرد و باعث شد که شیطان به شکل ماری به محدوده او وارد شود و زن را برای خوردن از میوه ممنوعه و در اصل نااطاعتی از خدا و همسرش وسوسه کند ... این امر باعث شد رابطه نزدیک خداوند با انسان قطع شود و انسانی که آفریده شده بود تا به صورت ابدی در محضر خدا زندگی کند ""حیات جاودانش"" را از دست بدهد و مجبور باشد از حضور خدا رانده شده و به صورت انسانی ناتوان و فانی با بار گناهی بر دوش به تنهایی زندگی کرده و با مرگی انسانی . کالبد خاکی خود را ترک کتد ... پس در نتیجه میبینیم که سهل انگاری و نا اطاعتی خود انسان باعث شد که بمیرد !!! خدا انسان را نیافریده بود که بمیرد بلکه تا حیات ابدی داشته باشد ..... اکنون این سوال پیش میاید که انسان تنها و نا امید با آینده ای که محکوم به زوال هست در زمینی که دیگراختیاری بر آن ندارد چه کند ؟؟؟؟؟؟؟

  

Thursday 19 March 2015

در بیابان فریاد می زند



1ابتدای انجیل عیسی مسیح پسر خدا: 2در کتاب اشعیای نبی آمده است که: «من قاصد خود را پیشاپیش تو می فرستم، او راه تو را باز خواهد کرد. 3ندا کننده ای در بیابان فریاد می زند: راه را برای خداوند آماده سازید و مسیر او را راست گردانید.»
 4یحیای تعمید دهنده در بیابان ظاهر شد و اعلام کرد که مردم برای آمرزش گناهان باید توبه کنند و تعمید بگیرند. 5مردم از تمام سرزمین یهودیه و شهر اورشلیم پیش او می رفتند و با اعتراف به گناهان خود، در دریای اُردن به دست او تعمید می گرفتند. 6لباس یحیی از پشم شتر بود و کمربندی چرمی به کمر می بست و خوراکش ملخ و عسل صحرایی بود. 7او اعلام کرده گفت: «بعد از من مردی تواناتر از من می آید که من لایق آن نیستم که خم شوم و بند بوتهایش را باز کنم. 8من شما را در آب تعمید می دهم، اما او شما را با روح القدس تعمید خواهد داد.»

Monday 9 March 2015

برکتهای آسمانی



 خداوند عیسی مسیح با همه شما عزیزان ... در نام خداوند طلبیدیم پیام امروز در هدایت روح القدس باشد  .: چرا بعضی از اشخاص که خود را مسیحی میدانند و به نام معلم یا شبان یا استاد در کلیساهای ساختمانی یا مجازی ( فیسبوک ) به خدمت مشغول میباشند در درک مهمترین اصول ایمانی از قبیل محبت و فروتنی ٬ مهربانی و ازخودگذشتگی عاجز میباشند ؟؟؟؟ قبل از هر چیز ما باید بدانیم که خداوند نسبت به افکار و نیات همه آگاه میباشد و ما نمیتوانیم با به زبان آوردن جملات زیبا اووو را فریب دهیم ٬ چون خداوند از اعماق وجود و افکار ما آگاهی دارد ... ما میگوییم ایمان داریم ! آمین ... ولی چگونه باید ایمانمان را به دیگران نشان دهیم ٬٬٬‌ ایمان ما به خداوند عیسی مسیح نباید در قالب حرف باشد بلکه باید در عمل ثابت شود ٬٬٬ اگر که روح القدس را داریم پس میوه های روح کجاست ؟ عزیزان خدا پدر ماست و ما فرزندش و چون فرزندیم با مسیح اووو هم ارث میباشیم و کلیسا خانه ماست ٬ و از عزیزانم در مسیح خداوند استدعا دارم که اجازه ندهیم کسی به نام مسیح در کلیسای اووو رفتار غیر مسیحی داشته باشد . مسیح خداوند به ما در انجیل یوحنا باب ۱۳ به صراحت میگوید که : ۳۴ به شما فرمان تازه ای می دهم: یکدیگر را دوست بدارید. همانطور که من شما را دوست داشته ام شما نیز یکدیگر را دوست بدارید. ۳۵ اگر نسبت به یکدیگر محبت داشته باشید، همه خواهند فهمید که شاگردان من هستید.» عزیزان دنیا ما را به واسطه محبتمان نسبت به یکدیگر میشناسد نه به واسطه مدارک تحصیلی یا جایگاه دنیایی ... پس بیاییم شبیه عیسی باشیم ... آمین

Monday 2 March 2015

عیسی و نیقودیموس



1یک نفر از پیروان فرقۀ فریسی به نام نیقودیموس که از بزرگان قوم یهود بود،2یک شب نزد عیسی آمد و به او گفت: «ای استاد، ما می دانیم تو معلمی هستی که از طرف خدا آمده ای زیرا هیچکس نمی تواند معجزاتی را که تو می کنی انجام دهد، مگر آنکه خدا با او باشد.» 3عیسی جواب داد: «بیقین بدان تا شخص از نو تولد نیابد نمی تواند پادشاهی خدا را ببیند.» 4نیقودیموس گفت: «چطور ممکن است شخص سالخورده ای از نو متولد شود؟ آیا می تواند باز به رَحِم مادر خود برگردد و دوباره تولد یابد؟» 5عیسی جواب داد «بیقین بدان که هیچ کس نمی تواند داخل پادشاهی خدا شود مگر آنکه از آب و روح تولد یابد. 6آنچه از جسم تولد بیابد، جسم است و آنچه از روح متولد گردد روح است. 7تعجب نکن که به تو می گویم همه باید دوباره متولد شوند. 8باد هرجا که بخواهد می وزد. صدای آن را می شنوی اما نمی دانی از کجا می آید یا به کجا می رود. حالت کسی هم که از روح خدا متولد می شود همینطور است.» 9نیقودیموس در جواب گفت: «این چطورممکن است؟»10عیسی گفت: «آیا تو که یک معلم بزرگ اسرائیل هستی، این چیزها را نمی دانی؟11بیقین بدان که ما از آنچه می دانیم سخن می گوییم و به آنچه دیده ایم شهادت می دهیم، ولی شما شهادت ما را قبول نمی کنید. 12وقتی دربارۀ امور زمینی سخن می گویم و آن را باور نمی کنید، اگر دربارۀ امور آسمانی سخن بگویم چگونه باور خواهید کرد؟ 13کسی هرگز به آسمان بالا نرفت، مگر آنکس که از آسمان پایین آمد، یعنی پسر انسان که جایش در آسمان است. 14همانطوری که موسی در بیابان مار برنجی را بر بالای چوبی قرار داد، پسر انسان هم باید بلند کرده شود 15تا هر کس به او ایمان بیآورد صاحب زندگی ابدی گردد.
 16زیرا خدا به دنیا آنقدر محبت داشت که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد، بلکه صاحب زندگی ابدی شود. 17زیرا خدا پسر خود را به دنیا نفرستاد که از دنیا بازخواست کند بلکه تا آن را نجات بخشد. 18هر کس به او ایمان بیآورد از او بازخواست نمی شود اما کسی که به او ایمان نیاورد زیر حکم باقی می ماند، زیرا به اسم پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است. 19حکم بازخواست این است که نور به دنیا آمد ولی مردم به علت اعمال شرارت آمیز خود تاریکی را از نور بهتر دانستند،20زیرا کسی که مرتکب کارهای بد می شود از نور نفرت دارد و از آن دوری می جوید مبادا اعمالش مورد ملالت واقع شود. 21اما شخص نیکوکار به سوی نور می آید تا روشن شود که اعمالش در خداترسی انجام شده است.»