Sunday, 28 February 2016

ز كجا براى من كمك خواهد رسيد



با چشمان خود به سوى كوهها نگاه مى كنم ! از كجا براى من كمك خواهد رسيد؟ كمك من از جانب خداوندى است كه آسمان و
 زمين را آفريد. او مرا از لغزش باز مى دارد او پشتيبانى است كه هميشه بيدار است او حافظ و نگهبان اسرائيل است و هرگز نمى خوابد. خداوند نگهبان توست، او در كنار توست و از تو پشتيبانى مى كند. آفتاب در روز تو را اذيت نخواهد كرد و مهتاب نيز در شب. خداوند تو را از تمام خطرها نجات خواهد داد و تو را محافظت خواهد نمود. خداوند مراقب رفت و آمد توست و هميشه از تو محافظت خواهد نمود. مزامير: ١٢١: ١-٨ 👏💥اى خداوندم مسيح تو را شكر ميكنيم كه صخره محكم ما هستى شكرت كه تو خداى فيض و رحمتى خداى معجزاتى و ما را در سختى ها هرگز رها نمى كنى دوستت داريم و ستايشت مى كنيم آمين

Wednesday, 24 February 2016

مسیحیت ، ایمان و نجات



در اول قرنتیان 15 : 
در اول قرنتیان 15 : 1 - 4 میخوانیم : ای برادران، اکنون میخواهم مژدۀ را که قبلاً به شما اعلام کرده بودم و شما قبول نمودید و در آن پایدار استید، به یاد شما بیاورم. اگر در آن محکم باشید، بوسیلۀ آن نجات می یابید، مگر اینکه ایمان شما واقعی نباشد. آنچه را که به من رسیده بود، یعنی مهمترین حقایق انجیل را به شما سپردم و آن اینست که مطابق پیشگویی های تورات و نوشته های انبیا، مسیح برای گناهان ما مُرد و دفن شد و نیز مطابق نوشته ها، در روز سوم زنده شد.

اعتقاد و ایمان مسیحی در این آیات مشخص است، آنچه که مسیحیت را در مقایسه با ادیان دیگر متمایز میسازد اینست که، مسیحیت بیش از آن که در رابطه با مراسم مذهبی باشد، در مورد یک مشارکت و رابطۀ شخصی بحث میکند.

شخص مسیحی به جای آنکه خود را مجبور به اطاعت از امر و نهی های مذهبی نماید، این هدف را   دنبال میکند که رابطۀ بسیار نزدیک و صمیمانه با خدای پدر داشته باشد. ایجاد این رابطه تنها حاصل کار عیسی مسیح و عملکرد روح القدس در زندگی مومنین است.

مسیحیان ایمان دارند که هدف خاص خدا از آفرینش انسان این بوده است تا انسان با خدا رابطه داشته باشد، اما گناه، تمام بشریت را از خدا جدا ساخت ( رومیان 3 : 23 و 5 : 12 ). مسیحیت تعلیم میدهد و مسیحیان ایمان دارند که عیسی مسیح خدای کامل وانسانی بی عیبی بود که بر این جهان خاکی قدم نهاد ( فلیپیان 2 : 6 الی 11 ) و بر صلیب جان داده پس از مرگ مدفون و روز سوم از مردگان برخاست و حال به دست راست خدای پدر نشسته تا برای ایمان داران شفاعت کند ( عبرانیان 7 : 25 ).

پیام مسیحیت، اعلام این  حقیقت است که مرگ عیسی به روی صلیب برای پرداخت جریمۀ گناۀ تمام بشر کافی بوده و این همان عاملی اصلی است که رابطۀ گسیخته شده بین خدا و انسان را باز سازی میکند (عبرانیان 9 : 11 تا 14 و 10 : 10 ) ( رومیان 6 : 23 و 5 : 8 ). انسان برای اینکه نجات پیدا کند و به این رابطۀ احیا شده دست یابد، احتیاج دارد به کاری که عیسی مسیح به روی صلیب به کمال رسانید و اینکه مسیح به جای او مُرد و با مرگ خویش جریمۀ گناهان او را پرداخته، از مرگ قیام کرد، ایمان بیاورد، آن شخص نجات یافته است.

هیچ کس قادر نیست نجات را برای خود حاصل کند، در واقع هیچکس نمیتواند آنقدر نیکو و بی گناه باشد که بتواند خدا را خوشنود سازد، زیرا همۀ ما گنهکار هستیم ( اشعیا 64 : 6 - 7 و 53 : 6 ) علاوه بر این چون مسیح، آنچه را که برای نجات ما لازم بود بطور تمام و کمال انجام داد، نمیتوان چیزی بر آن افزود به همین دلیل هنگامیکه بر روی صلیب جان خود را فدا میساخت فرمود : تمام شد ( یوحنا 19 : 30 ) .

همان گونه که هیچ کس قادر نیست بواسطۀ اعمال نیک خود را نجات دهد، هیچ عاملی نیست که شخص نجات یافته را از نجاتیکه با ایمان، دریافت کرده است محروم سازد باید همیشه به خاطر داشت که عمل نجات، کار به کمال رسیدۀ است که با مرگ مسیح فراهم شد. پس در عمل نجات، فاعل مسیح است و مفعول شخص نجات یافته، یعنی دریافت کنندۀ این نجات عظیم.

 یوحنا 10 : 27 - 29 میگوید : گوسفندان من صدای مرا میشنوند و من آنها را میشناسم، و آنها بدنبال من می آیند من به آنها زندگی ابدی می بخشم و آنها هرگز هلاک نخواهند شد و هیچ کس نمیتواند آنها را از دست من بگیرد. پدری که آن ها را به من بخشیده است از همه بزرگتر است و هیچکس نمیتواند آنها را از دست پدر من بگیرد. شاید عدۀ اشتباهاً تصور کنند : یک بار و برای همیشه نجات یافتم و حال میتوانم هر طوری که بخواهم زندگی کنم و هر گناهی را انجام دهم و ... و هیچ چیزی نمیتواند نجات را از من بگیرد، ولی باید بخاطر داشت، هنگامی که شخص نجات میابد، از فرمانبرداری طبیعت کهنه و گناه آلود خویش آزاد میشود، او در واقع شخص آزادیست که میخواهد مشتاقانه در رابطۀ نزدیک و صمیمی با خدا رشد کند و تا زمانیکه ایماندار بر روی زمین زندگی میکند، همواره وسوسه میشود تا گناه کند.

در رابطه بین انسان و خدا، گناه همواره به صورت دیوار عمل میکند. اگر فردی در گناه زندگی میکند و به آن ادامه میدهد، از روابطی که  خدا مایل است با او داشته باشد، لذت نخواهد برد و تنها طریقۀ پیروزی بر وسوسه و گناه اینست که ایمانداران خود را به مطالعه و اطاعت از اوامر کتاب مقدس بسپارند و هر روزه تحت ارادۀ روح القدس زندگی کنند.

زندگی تحت ارادۀ روح القدس ، یعنی سر سپردگی و پیروی از رهبری و نفوذ آن در زندگی روزمره. در حالیکه بسیاری از مذاهب پیروانان خود را به اطاعت از یک تعداد قوانین ترغیب میکنند، ولی مسیحیت یعنی رابطۀ شخصی و زنده با خدا، ایمان به عیسی مسیح، که با مرگ بر روی صلیب دَین گناهان بشر را پرداخت و روز سوم از مردگان برخاست. حالا همۀ ما  میتوانیم با خدا مشارکت داشته باشیم، در مسیحیت قادر میشویم تا بر طبیعت گناه آلود خود غلبه کرده، در دوستی و اطاعت از خدا بسر بریم. این است مفهوم واقعی مسیحیت که کتاب مقدس به ما تعلیم میدهد. 

 فیض خدا با شما باد

 

Tuesday, 9 February 2016

واقعۀ تولد عیسی مسیح به گذارش انجیل لوقا



 در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای روم فرمانی از طرف امپراطور اوغُسطُس صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل سوریه بود. پس برای انجام سرشماری هرکس به شهر خود میرفت و یوسف نیز از شهر ناصرۀ جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود، که بیت لِحِم نام داشت نامنویسی کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و حامله بود همراه خود برد. هنگامی که در آنجا اقامت داشتند وقت تولد طفل فرا رسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود بدنیا آورد. او را در قنداق پیچیده در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جائی برای آنها نبود.
 در همان اطراف در میان مزارع، چوپانانی بودند که در وقت شب از گلۀ خود نگهبانی میکردند. فرشتۀ خداوند در برابر ایشان ایستاد و شکوه و جلال خداوند در اطراف شان درخشید و ایشان بسیار ترسیدند. اما فرشته گفت:«نترسید، من برای شما مژده ای دارم: خوشی بزرگی شامل حال تمامی این قوم خواهد شد. امروز در شهر داود نجات دهنده ای برای شما به دنیا آمده است که مسیح و خداوند است. نشانی آن برای شما این است که نوزاد را در قنداقه پیچیده و در آخور خوابیده خواهید یافت.» ناگهان با آن فرشته فوج بزرگی از سپاه آسمانی ظاهر شد که خدا را ستایش کرده، می گفتند:«خدا را در برترین آسمان ها جلال و بر زمین در بین مردمی که مورد پسند او می باشند صلح و سلامتی باد» بعد از آنکه فرشتگان آنها را ترک کردند و به آسمان رفتند، چوپانان به یکدیگر گفتند: «بیائید، به بیت لِحِم برویم و واقع ای را که خداوند ما را از آن آگاه ساخته است ببینیم.» پس با تیزی و شتاب رفتند و مریم و یوسف و آن کودک را که در آخور خوابیده بود پیدا کردند. وقتی کودک را دیدند آنچه را که دربارۀ او به آنها گفته شده بود نقل کردند. همۀ شنوندگان از آنچه چوپانان می گفتند تعجب میکردند. اما مریم تمام این چیزها را بخاطر می سپرد و دربارۀ آ نها عمیقاً فکر میکرد. چوپانان برگشتند و بخاطر آنچه شنیده و دیده بودند خدا را حمد و سپاس می گفتند، زیرا آنچه به ایشان گفته شده بود واقع شده بود.

Friday, 5 February 2016

دعا


دعا

  خدایا
    با تمام وجود به کسی نیازمندم تا به اعماق وجود من بیاید و زندگی ام را سر شار از صفا کند. خدایا! دست التجا به سوی کسان زیاد دراز کرده ام. اما این یاران نیمه راه، نا رسیده به سر منزل مقصود تنهایم گذارده و تسلیم شده اند و یا چون درختان فرتوت کرم زده در مقابل چشمانم افتاده اند. حالا من به تو نیاز دارم، ای یار و یاور سفرم. ای یگانه یاری که یقین دارم تا آخر سفر مرا همراه خواهی بود و دستان نیازمند خالی ام را تنها رها نخواهی کرد. من به تو نیاز دارم، تا مرا از گند آب آلودۀ گناه بدر کنی. ای یگانه سرمایۀ من، ای تنها امید من، تنها تو، آه ای خدا، تنها تو می توانی گلوی تشنه و پر از گناه مرا با قطره قطره باران فیض، سیرآب کنی و صفا ببخشی.
خدا یا، تشنه ام. . . حلقوم چون چوب خشک و روحم پر از تشنگی است. من به چشمه ساری نیاز دارم زلال و پاک! تا بتوانم لکه های گناه زندگی گرانبار را بدان پاک کنم و روح تشنه ام را سیرآب.
خدایا! به چشمه های زیادی رجوع کردم، اما همه سرآب بودن. از همه فریب خوردم. هیچ یک توانایی شستن روح آلوده به گناه مرا نداشتند. دامن زندگی ام از این گناه ها، به لکه های زشتی آلوده ا ست. حقیقتاً به تو نیاز دارم. به چشمه سار صفای بی رنگ طاهر تو! تا مرا بشوید و این لکه های مزمن سیاه را از دامن زندگی و لکه های پیس سفید را از جلد روحم بزداید و مرا چون کودک نوزاد از گناه منزه گرداند.
تو تنها مرجعی هستی که توان شستن من و رفع تشنگی بی انتهایم را داری. دستم را بگیر و به حلقوم تشنه ام آب پاک گوارای زندگی دور از گناه و منزه و خالص را قطره قطره بریز. آمین.

Monday, 1 February 2016

چرا به مسیح ایمان آوردید؟


گاه از ما سؤال می‌شود که چرا به مسیح ایمان آوردیم و به اصطلاح چرا مسیحی شدیم‌. اگر از شما سؤال کنیم که "شما" چرا به مسیح آوردید، چه جواب می‌دهید؟
اغلبِ مسیحیانی که با این سؤال مواجه می‌شوند، پاسخ‌هایی مانند این می‌دهند‌: "من به مسیح ایمان آوردم‌، چون او به من شادی داد؛ به من امید داد؛ به من آرامش داد؛ مرا از افسردگی نجات داد؛ فلان بیماری را داشتم‌، مرا شفا داد؛ زندگی برایم پوچ و بی‌معنی بود، او به زندگی من هدف بخشید؛ در فلان گناهان بودم‌، مرا آزاد کرد؛ در فلان نوع مشکلات شخصی یا خانوادگی یا مالی بودم‌، به دادم رسید؛ بدنبال حقیقت بودم‌، او را یافتم‌." جواب‌ها اغلب حول و حوش این مسائل می‌چرخد.
تمام این جواب‌ها که بیانگر علت ایمان آوردن ما به مسیح است‌، و سایر جواب‌های مشابه‌، بسیار درست و بجا و اصیل است‌. اما طبق تعالیم عهدجدید، همۀ اینها فقط می‌توانند "علت اولیۀ‌" ایمان ما به مسیح باشند. اینها مانند جرقه‌هایی هستند که ایمان را در قلب ما شعله‌ور می‌سازند.
اما اگر عهدجدید را مطالعه کنیم‌، خواهیم دید که بدون هیچگونه پرده‌پوشی یا تعارف‌، برای دعوت انسان بسوی ایمان به مسیح‌، علتی روشن بیان می‌دارد و آن نیز رهایی از "عذاب جاودانی‌" و پناه آوردن به "حیات جاودانی‌" است‌. این نکته‌ای است که متأسفانه امروزه کمتر به آن اشاره می‌شود، اما اساس تعلیم عهدجدید را تشکیل می‌دهد. در عهدجدید هیچگاه تعلیم داده نشده که انسان باید به مسیح ایمان بیاورد تا فقط در این دنیا به آرامش و چیزهای دیگر دست یابد. هدف اصلی خدا، اعطای "حیات جاودانی‌" است که البته این حیات از همین جهان آغاز می‌شود (برای نمونه‌، به یوحنا ۳:‏۱۶ مراجعه کنید). هشدار دربارۀ داوری آینده و آمدن ملکوت آسمان‌، اساس پیام یحیای تعمیددهنده‌، خودِ خداوند ما عیسی مسیح‌، و رسولان او را تشکیل می‌داد (مراجعه کنید به متی ۳:‏۷-۱۰ و ۴:‏۱۷ و اعمال ۱۷:‏۳۰ و ۳۱).
بعضی می‌گویند که "ما از ترس جهنم به مسیح ایمان نیاوردیم‌، بلکه چون او را دوست داریم‌، او را پیروی می‌کنیم‌." این قبیل مسیحیان اگر می‌دانستند عذاب جاودانی چیست‌، قطعاً چنین چیزی نمی‌گفتند و چنین منتی هم بر سر مسیح نمی‌گذاشتند!!! عذاب جهنم واقعی است و بسیار هولناک‌. اگر کسی به مسیح ایمان نیاورد، وارد عذاب جاودانی خواهد شد و اگر شما به‌عنوان مسیحی‌، در ایمان و قدوسیت ثابت نمانید، وارد عذاب جاودانی خواهید شد! این حقیقت انجیل است‌.
افسوس که امروزه هشدارِ عذاب جاودانی و وعدۀ پرشکوه حیات جاودانی کمتر موعظه می‌شود! گویا در دنیای روشنفکرمآب امروز، صحبت دربارۀ این مسأله باعث خجالت است‌. شاید فکر می‌کنیم که مردم ما را مسخره خواهند کرد. پولس را هم در آتن مسخره کردند. اما او با شجاعت‌، همین پیغام داوری را به اهالی فیلسوف‌مآب و روشنفکر آتن اعلام کرد.
● بدون مسیح عذاب جاودانی حتمی است‌
● اگر شما به‌‌عنوان مسیحی‌، در ایمان و قدوسیت ثابت نمانید، وارد عذاب جاودانی خواهید شد! این حقیقت انجیل است‌.
ایمانداران گرامی‌، ایمان راسخ و دلبستگی شدید به حیات جاودانی و چشم دوختن به آن‌، اساس انجیل است‌. بدون دلبستگی و امید به آن‌، زندگی مسیحی ما دچار اشکالات خواهد شد و دلبستگی و چشم‌دوختن به آن‌، باعث کمک و برکات فراوان‌.

کمک به درک و تحمل رنج‌ها

زندگی در این جهان‌، پر از مشکلات و رنج‌های مختلف است‌، رنج‌ها و مشکلاتِ ناشی از نفس خودمان یا از بیماری‌ها، یا از مظالم و بی‌عدالتی‌های اجتماعی‌. خدا در عهدجدید وعده نداده که در هر موردی ما را از هر خطر و درد و رنجی رهایی خواهد داد؛ اما وعده داده که در همۀ اینها در کنار ما خواهد بود. یک مسیحی ممکن است دچار مشکلات شود، بیمار شود، مورد انواع مختلف ظلم قرار گیرد، و حتی به‌خاطر ایمانش در معرض مرگ قرار گیرد و کشته شود. آیا می‌دانید حکم خدا چیست‌؟ "امین بمان‌، حتی تا به مرگ‌!" وعدۀ او این است که اگر در تمام این رنج‌ها و مشکلات امین بمانیم‌، در عالم آینده به ما حیات جاودانی خواهد داد. امید به آسودگی ابدی و حیات جاودانی بود که به پولس قدرت می‌داد رنج‌ها و ظلم‌های برادران دروغین و دشمنان خود را تحمل کند و حتی حاضر باشد بمیرد.
بلی‌، او رنج می‌برد؛ ولی تحمل می‌کرد، چون می‌دانست جلال جاودانی در انتظار اوست‌. او می‌فرماید‌: «زیرا یقین می‌دانم که دردهای زمان حاضر نسبت به آن جلالی که در ما ظاهر خواهد شد، هیچ است‌» (رومیان ۸:‏۱۸). فقط امید به زندگی پرشکوه جاودانی است که می‌تواند به ما قوت بخشد تا دردهای زمان حاضر را تحمل کنیم‌. نظام این دنیا منحط و فاسد است‌، برای همین درد و رنج به‌همراه دارد. اما خدا به‌زودی این نظام را برهم خواهد زد و نظام جدیدی بوجود خواهد آورد که در آن درد و رنج و اشک نخواهد بود. این وعده را برای خود تکرار کنید و به سایر مسیحیان نیز برسانید. این بسیار حیاتی است‌.

کمک به زندگی مقدس‌

بسیاری از ایمانداران‌، زندگی خداپسندانه‌ای ندارند؛ اما متأسفانه فکر می‌کنند که در آخرت وارث حیات جاودانی خواهند شد. متأسفانه این یک فریب است‌. فقط آن دسته از ایمانداران وارث حیات جاودانی خواهند شد که «به ابتدای اعتماد خود تا به انتها سخت متمسک‌» باشند (عبرانیان ۳:‏۱۴). یا باز به‌قول نویسندۀ عبرانیان‌، «چگونه رستگار گردیم اگر از چنین نجاتی عظیم غافل باشیم‌؟» (عبرانیان ۲:‏۳). تلاش برای فرار از عذاب جاودانی و بدست آوردن حیات جاوید، ما را تشویق و کمک می‌کند که در این دنیا زندگی مقدس و درستی داشته باشیم‌.
پولس در رساله به فیلیپیان ۳:‏۸-۱۴ بیان می‌کند که تمام امتیازات دنیوی خود را ترک کرده تا مسیح را بشناسد، شریک رنج‌های او بشود و شریک قوت قیامت او بشود به‌خاطر اینکه به هر قیمتی که شده‌، به حیات جاودانی دست بیابد. پولس حاضر بود هر مشقتی را تحمل کند و نفس و خواسته‌های خود را انکار کند تا بلکه به حیات جاودانی برسد.
ایماندار عزیز، اگر بدانی زندگی روحانی ضعیف و خدای‌ناکرده‌، زندگی ناپاکت سرانجام تو را به عذاب جاودانی خواهد کشاند، آیا تلاش نخواهی کرد مطابق کلام خدا زندگی کنی‌؟ پس لازم است به هشدارِ دیگرِ نویسندۀ رسالۀ عبرانیان به دقت توجه بکنیم‌‌: «پس چون این وعدۀ ورود به آرامش هنوز باقی است‌، ما باید بسیار مواظب باشیم مبادا کسی در میان شما پیدا شود که این فرصت را از دست داده باشد» (عبرانیان ۴:‏۱).

کمک به بشارت‌

مدتی پیش در یک گروه‌، در خصوص پیغامی که ما برای بی‌ایمانان داریم‌، بحث می‌کردیم‌. شخصی به من گفت‌‌: "با آقای دکتری برخورد کردم که هم ثروت داشت و هم آرامش فکر و وجدانی آسوده‌. من واقعاً نمی‌دانستم با چه پیغامی او را به‌طرف مسیح دعوت کنم‌." به او گفتم‌‌: "آیا به او هشدار دادی که اگر توبه نکند، به جهنم و عذاب جاودانی خواهد رفت‌؟"
عجیب است که امروزه‌، هشدار دربارۀ عذاب جاودانی از پیغام ما رخت بربسته‌. اما اکثر تعالیم مسیح دربارۀ ملکوت آسمان و زندگی آینده است‌. تعالیم رسولان هم پر است از این تعلیم‌. هر پیغام اصیل به یک بی‌ایمان‌، باید حتماً حاوی هشدار دربارۀ جهنم و نوید زندگی ابدی باشد. در کنار آن‌، می‌توانید به برکاتی که در این دنیا نصیبش خواهد شد نیز اشاره کنید.
عزیزان‌، بیایید نگاهمان را به آسمان بدوزیم‌. به آسمان دل ببندیم چرا که زندگی واقعی ما با مسیح در آنجاست (کولسیان ۳:‏۱-۳).