Tuesday 28 October 2014

ایمان و امید و محبت



می گفتم. حالا که بزرگ شده ام از روش های طفلانه دست کشیده ام. 12آنچه را اکنون می بینم مثل تصویر تیره و تار آئینه است ولی در آن زمان همه چیز را روبرو خواهیم دید. آنچه را اکنون می دانیم جزئی و ناکامل است ولی درآن زمان معرفت ما کامل خواهد شد یعنی به اندازۀ کمال معرفت خدا نسبت به من!
 13خلاصه این سه چیز باقی می ماند: ایمان و امید و محبت، ولی بزرگترین اینها محبت است.

Tuesday 21 October 2014

باغ جتسیمانی


تفسیر کاربردی لوقا فصل ۲۲
ترجمه قدیم 
۳۹ و برحسب‌ عادت‌ بیرون‌ شده‌، به‌ کوه‌ زیتون‌ رفت‌ و شاگردانش‌ از عقب‌ او رفتند. ۴۰ و چون‌ به‌ آن‌ موضع‌ رسید، به‌ ایشان‌ گفت‌: “دعا کنید تا در امتحان‌ نیفتید.” ۴۱ و او از ایشان‌ به‌ مسافت‌ پرتاپ‌ سنگی‌ دور شده‌، به‌ زانو درآمد و دعا کرده‌، گفت‌: ۴۲ “ای‌ پدر اگر بخواهی‌ این‌ پیاله‌ را از من‌ بگردان‌، لیکن‌ نه‌ به‌ خواهش‌ من‌ بلکه‌ به‌ اراده‌ تو.” ۴۳ و فرشته‌ای‌ از آسمان‌ بر او ظاهر شده‌، او را تقویت‌ می‌نمود. ۴۴ پس‌ به‌ مجاهده‌ افتاده‌، به‌ سعی‌ بلیغ‌تر دعا کرد، چنانکه‌ عرق‌ او مثل‌ قطرات‌ خون‌ بود که‌ بر زمین‌ می‌ریخت‌. ۴۵ پس‌ از دعا برخاسته‌، نزد شاگردان‌ خود آمده‌، ایشان‌ را از حزن‌ در خواب‌ یافت‌. ۴۶ به‌ ایشان‌ گفت‌: “برای‌ چه‌ در خواب‌ هستید؟ برخاسته‌، دعا کنید تا در امتحان‌ نیفتید!” 
تفسیر کاربردی 
باغ جتسیمانی (۲۲: ۳۹-۴۶) 
(متی ۲۶: ۳۶-۴۶؛ مرقس ۱۴: ۳۲-۴۲) 

Tuesday 14 October 2014

آیا او مسیح است؟



25پس بعضی از مردم اورشلیم گفتند: «آیا این همان کسی نیست که می خواهند او را بکشند؟ 26ببینید، او در اینجا بطور آشکار صحبت می کند و آن ها چیزی به او نمی گویند. آیا حکمرانان ما واقعاً قبول دارند که او مسیح وعده شده است؟ 27با وجود این ما همه می دانیم که این مرد اهل کجا است، اما وقتی مسیح ظهور کند هیچکس نخواهد دانست که او اهل کجاست.»
 28از این رو وقتی عیسی در عبادتگاه تعلیم می داد با صدای بلند گفت: «شما مرا می شناسید و می دانید که اهل کجا هستم. ولی من به دلخواه خود نیامده ام زیرا فرستندۀ من حق است و شما او را نمی شناسید. 29اما من او را می شناسم زیرا از جانب او آمده ام و او مرا فرستاده است.» 30در این وقت آن ها خواستند او را دستگیر کنند، اما هیچکس دست به طرف او دراز نکرد، زیرا وقت او هنوز نرسیده بود. 31ولی عدۀ زیادی به او ایمان آوردند و می گفتند: «آیا وقتی مسیح ظهور کند از این شخص بیشتر معجزه می نماید؟»

Tuesday 7 October 2014

زندگی جدید در مسیح



17پس به نام خداوند این را می گویم و به آن تأکید می کنم که شما دیگر نباید مانند اشخاص دور از خدا که در پیروی از خیالات بی فایدۀ خود به سر می برند زندگی کنید. 18افکار آن ها تیره شده است. جهالتی که در میان آنهاست و سخت دلی آنها، ایشان را از زندگی ای که خدا می بخشد دور کرده است. 19عواطف خود را از دست داده و خود را تسلیم هوی و هوس کرده اند و برای بر آوردن خواهش های پست خود از هیچ کاری صرف نظر نمی کنند.
 20اینها چیزهایی نیست که شما از مسیح یاد گرفتید. 21البته اگر واقعاً از مسیح باخبر شده اید و در پیوستگی با او، حقیقت را آن چنان که در عیسی یافت می شود آموخته اید، 22شما باید از آن زندگی ای که در گذشته داشتید، دست بکشید و آن سرشتی را که قبلاً داشتید از خود دور سازید، زیرا آن سرشت فریب شهوات خود را خورده و در راه هلاکت است.23دل و ذهن شما باید کاملاً نو شود 24و سرشت نوی را که در نیکی و پاکی حقیقی و به صورت خدا آفریده شده است به خود بپوشانید. 25پس دیگر به هیچ وجه دروغ نگوئید، بلکه همیشه به دیگران راست بگوئید، زیرا همۀ ما اعضای یکدیگر هستیم. 26اگر عصبانی شدید نگذارید خشم تان شما را به گناه بکشاند و یا تا غروب آفتاب باقی بماند. 27به شیطان فرصت ندهید. 28دزد از دزدی دست بردارد و به عوض آن با دستهای خود، با آبرومندی کار کند تا چیزی داشته باشد که به نیازمندان بدهد. 29یک کلمۀ زشت از دهان تان خارج نشود بلکه گفتار شما به موقع، خوب و سودمند باشد تا در نتیجۀ آن به شنوندگان فیضی برسد. 30روح القدسِ خدا را نرنجانید. زیرا او مُهر مالکیت خدا بر شماست و ضامن آمدن روزی است که در آن کاملاً آزاد می شوید. 31از این پس دیگر هیچ نوع بغض، غیظ، خشم، فریاد و ناسزاگویی، تهمت و نفرت را در میان خود راه ندهید. 32نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوز باشید و چنانکه خدا در شخص مسیح شما را بخشیده است شما نیز یکدیگر را ببخشید.